حضرت یوسف علیه السلام - دانشنامهی اسلامی

دایره المعارف تبارک اسلامی ،ج 8 ، ص 129.) یوشع بن نون از فرزندان افرائیم بن یوسف بعد از حضرت موسی به نبوت رسید. به عنوان نمونه ازدواج دو همشیره در شریعت اسلام حرام اعلام شده می باشد و از آنجایی که ما معتقدیم دین آفریدگار از آدم تا خاتم یکی است، بنابراین زمانه حضرت یعقوب هم این حکم اعصاب و ساری بوده است. اکثری از مفسرین و تاریخدانان ما معتقدند که در ادیان قبلی ازدواج به طور همزمان حیاتی دو آبجی ممکن بوده است. پروردگار متعال سورهی یوسف را بههمینخاطر نازل فرمود که عبرت باشد و ما نسبت به همدیگر حسادت نورزیم، همانطور که برادران یوسف (علیه السلام) به او رشک ورزیده و در حقّش ستم کردند. حضرت یعقوب (علیه السلام) از شنیدن خواب سخت مغموم شد و وحی نیز به او شد که مستعّد بلا باش، به یوسف (علیه السلام) فرمود: اسدی یوسف «فرزند عزیزم! أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا مَا فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی مِنَ الْقَصَصِ عَنِ الْأُمَمِ فَإِنَّهُ یَنْقَسِمُ عَلَی ثَلَاثَهًِْ أَقْسَامٍ فَمِنْهُ مَا مَضَی وَ مِنْهُ مَا کَانَ فِی عَصْرِهِ وَ مِنْهُ مَا أَخْبَرَ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ أَنَّهُ یَکُونُ بَعْدَهُ فَأَمَّا مَا مَضَی فَمَا حَکَاهُ اللَّهُ تَعَالَی فَقَالَ نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ وَ مِنْهُ قَوْلُ مُوسَی (علیه السلام) لِشُعَیْبٍ فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قالَ لاتَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَ مِنْهُ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ ذِکْرِ شَرَائِعِ الْأَنْبِیَاءِ (وَ قَصَصِهِمْ وَ قَصَصِ أُمَمِهِمْ حِکَایَهًًْ عَنْ آدَمَ (علیه السلام) إِلَی نَبِیِّنَا (صلی الله درمقابل و آله). بسم الله الرحمن الرحیم. چهار. بیگمان پوسیده نشدن تن انسان یک امتیازی می باشد که شامل بعضی از اولیاء الله میگردد و از آنجا که حضرت یوسف(ع) از اولیای الهی میباشد احتمال میرود که بدن آنحضرت از در میان نرفته باشد. بحثهای شرعی و مذهبی از یک سو و بحثهای تاریخی و هنری از سوی دیگر مرتبا در رسانههای متفاوت مطرح می گردد و نسبتاً هر هفته انتقاد یا اعتراضی به گوشهای از این سریال فراوان پر خرج تلویزیون مطرح میشود. زلیخا او را تعقیب کرده و هر یک براى رسیدن به در از دیگرى پیشى گرفتند تا دست همسر عزیز به پیراهن او بند شد و از بیرون شدنش جلوگیرى کرد و در سرانجام تیشرت یوسف از عقب پاره شد. از کید برادرانم رهانیدی و از دام مَکر زنانم جهانیدی و از زندانم خارج آوردی و به ملک رسانیدی، لباس رسالت و نبوَّتم دوختی و علم و حکمتم درآموختی. وقتی که آن‌ها از یعقوب مسافت بسیار گرفتند، کینههایشان واضح شد و حسادتشان ظواهر گشت و به انتقامجویی از یوسف (علیهالسلام) پرداختند، یوسف (علیهالسلام) در برابر آزار آن‌ها نمیتوانست کاری کند، ولی آن ها به ناله و خردسالی او رحم نکردند و مهیا اجرای نقشه خود شدند. زنان مصر همین سخنان فریبنده را گفتند و فکر می کردند که اهمیت ان سخنان دل یوسف را تسخیر و هوای نفس او را تحریک نموده اند اما یوسف در میان نوید و تهدید مضطرب است؛ در میان وعده و وعید و امتناع سرگدان است تا آنجا که ترسید وسوسه شیطان، جمال حقیقت را از نظرش پوشیده دارد. در صورتی که دوست دارید این نوشتار را داشته باشید و مایل به اخذ دیتاها مضاعف بیشتر در گزینه یوسف اسدی بیمه لطفا به مشاهده از وب سایت ما.